- عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری در یک سال اخیر نشان میدهد این صندوقها از رشد قابل توجهی برخوردار بوده اند و حتی در کل از رشد بازار پیشی گرفتهاند، چه عواملی به این موضوع منجر شده است؟
در یک سال گذشته تعداد صندوقها افزایش یافته و برخی از صندوقها هم بازده بالاتر از بازار ایجاد کردهاند و اینها میتواند به عنوان نشانههای مثبت ارزیابی شود. اما مشکل اینجا است که به رغم افزایش کمی صندوقها، دارایی تحت مدیریت آنها همچنان اندک است و بخش کمی از پرتفوی بازار را شامل میشود. بر اساس آمارهای منتشر شده توسط انجمن شرکتهای سرمایهگذاری(ICI)، میانگین نسبت داراییهای تحت مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری به محصول ناخالص داخلی در جهان، در حدود 34 درصد است. مقایسه این آمار با نسبتهای بازار مالی ایران نشان میدهد که با احتساب دارایی حدود 27000 میلیارد ریالی صندوقهای سرمایهگذاری، سهم صندوقهای سرمایهگذاری از دارایی قابل مدیریت در بازار مالی کشور، در حدود نیم درصد است که بسیار کمتر از میانگین جهانی است و از اینرو، لازم است اقدامات بیشتری در این حوزه پیگیری شود.
- نقش صندوقهای سرمایهگذاری در بهبود مولفههای اصلی بازار سرمایه مانند کاهش ریسک، افزایش نقدشوندگي بازار و … چیست؟
میزان نفوذ صندوقهای سرمایهگذاری در بازار یا نسبت داراییهای تحت مدیریت این صندوقها به محصول ناخالص داخلی، یکی از معیارهایی است که به صورت متعارف برای اندازهگیری عمق و توسعه بازار سرمایه مورد استفاده قرار میگیرد. این معیار نشان میدهد چه بخشی از منابع مالی قابل تخصیص به فعالیتهای اقتصادی، به صورت متمرکز و حرفهای از طریق سازوکارهای سرمایهگذاری جمعی مدیریت میشود. از اینرو، بالاتر بودن داراییهای تحت مدیریت این صندوقها به محصول ناخالص داخلی ، نشان دهنده توسعهیافتگی بازار و بلوغ نهادهای مالی فعال در آن بازار است. لذا برای افزایش کارایی بازار سرمایه و بهبود مولفه های آن، نیاز است که صندوقهای سرمایهگذاری بیش از پیش توسعه یابند.
- صندوقهای سرمایهگذاری در بازارهای مالی جهان چه خصوصیاتی دارند و آیا روند حضور این صندوقها در بازار ایران از استاندارد مناسبی برخوردار است؟
تجربه حضور صندوقها در بازارهای مالی توسعه یافته، بسیار طولانی است. این ابزارهای سرمایهگذاری، طی دهها سال فعالیت، بالغ شده و کاملا در بازار مالی تثبیت شدهاند. از طرف دیگر، فرهنگسازی انجام شده برای جذب سرمایهگذاران حقیقی و حتی حقوقی از طریق صندوقها، باعث شده است که این صندوقها بسیار بزرگ شده و به کانال اصلی ورود سرمایهگذاران به بازار سرمایه تبدیل شوند. برای نمونه دارایی تحت مدیریت یکی از صندوقهای فدلیتی(Fidelity cash reserve) بیش از 120 میلیارد دلار است. این شرکت، دهها صندوق متنوع دیگر را تحت مدیریت دارد. از اینرو، امکان استفاده از صرفههای ناشی از مقیاس، استفاده از بهترین مدیران سرمایهگذاری و معیارهای مدیریت ریسک، برای این شرکت مهیا است. از سوی دیگر، وجود صندوقهای متنوع با امکان پاسخگویی حرفهای به نیازهای مختلف سرمایهگذاران، باعث میشود، که سرمایهگذاران تمایل چندانی به سرمایهگذاری مستقیم در بازار نداشته باشند.
اما صندوقهای سرمایهگذاری در ایران از عمر اندکی برخوردارند( کمتر از 5 سال). بنابراین هنوز به اندازه کافی رشد نکردهاند، متنوع نیستند و با توجه به فرهنگ سرمایهگذاری در کشور که عمدتا تمایل به حضور مسنقیم در بازار را دارد، راه درازی برای توسعه در پیش دارند.
- معیارهای ارزیابی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری در کشور ما به عقیده شما چیست و براساس معیارهای موجود ارزیابی شما از عملکرد این صندوقها به چه گونه است؟
صندوقها به طور معمول بر اساس بازده ارزیابی میشوند. اما باید توجه کرد هر صندوق بر اساس امیدنامه برای پاسخگویی به سلیقه و ریسک خاصی در بازار طراحی شده است. از اینرو، نمیتوان همه صندوقها را بر اساس معیار بازده و در یک فهرست، ارزیابی کرد. برای نمونه، صندوقهای سرمایهگذاری در سهام شرکتهای کوچک و رشدی، از نظر استراتژی سرمایهگذاری با صندوق های سرمایهگذاری در سهام شرکتهای بزرگ تفاوت دارند. بنابراین، نباید این دو را باهم مقایسه کرد.
هرچند در حالحاضر، همه صندوق های فعال در بازار سرمایه کشور از ساختار یکسانی برخوردارند که اگرچه مقایسه آنها را آسان میکند، اما انعطافپذیری در انتخاب استراتژیهای سرمایهگذاری را محدود میکند
- رتبهبندی این صندوقها نیازمند تعریف چه متغیرهایی است؟ به عبارتی سهامدار برای انتخاب ز بین صندوقهای مختلف باید چه فاکتورهایی را معیار قضاوت قرار دهد؟
استراتژی سرمایهگذاری، کیفیت و سابقه مدیران سرمایهگذاری، هزینههای مستقیم و غیر مستقیم و همچنین سابقه عملکرد صندوق میتواند ترکیب بهتری برای انتخاب یک صندوق باشد. برای نمونه صندوقهای تحت مدیریت شرکتهای تامین سرمایه از تنوع و امکانات بیشتری برخوردارند و میتوانند گزینه بهتری برای سرمایهگذاران باشند.
6) آیا بین رشد شاخص بازار سرمایه و رشد متغیرهای مرتبط با صندوقهای سرمایهگذاری نظیر ارزش داراییها، بازدهی صندوقها و … ارتباطی وجود دارد؟
7) رشد مستمر بازار سهام استدلال استفاده از ظرفیتهای صندوقهای سرمایهگذاری را تقویت کرده است، به عقیده شما نقش این صندوقها در هدایت سرمایههای خرد و کاهش ریسکهای سرمایهگذاری چیست؟
تجربه بازارهای توسعه یافته نشان میدهد که حضور سرمایهگذاران از طریق این سازوکارهای سرمایهگذاری، به ثبات بیشتر بازارها منتج شده است. بنابراین ضروری است، دولتمردان و مدیران بازار سرمایه هم دیدگاه خود را در مورد حضور اشخاص حقیقی در بازار سرمایه اصلاح کنند. چون حضور مستقیم مردم در بازار با تبعاتی چون رفتار تودهای و نوسانهای ناخواسته همراه است. پس، بهجای تلاش برای افزایش تعداد کدهای معاملاتی اشخاص حقیقی، باید تمرکز مسولان بازار سرمایه بر افزایش تنوع، تعداد و ارزش صندوقهای سرمایهگذاری و در نهایت افزایش تعداد سرمایهگذاران از طریق این صندوقها باشد.
8) پیشبینی شما از حضور صندوقهای جدید و توسعه ابزارهای مرتبط با این فعالیتها چیست و چه توصیه ای در جهت افزایش حضور صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه دارید؟
هر صندوق سرمایهگذاری، یک مسیر جدید و کم ریسکتر( در مقابل سرمایهگذاری مستقیم)دسترسی به بازار است. بنابراین تعدد و تنوع این مسیرها، باعث حضور بیشتر و حرفهایتر سرمایهگذاران در بازار خواهد شد که خود افزایش نقدشوندگی و عمق بازار را در پی خواهد داشت. ایجاد صندوقهای شاخصی، صندوقهای کالایی قابل معامله در بورس، صندوقهای بخشی( صنعت خاص) از جمله این ابزارها هستند. البته ضروری است مقررات این صندوقها انعطافپذیرتر و قابل تغییر در جزییات باشند زیرا در غیر اینصورت، با انبوهی از صندوقهای هم شکل در بازار روبرو خواهیم بود.
این مصاحبه در آذرماه ۱۳۹۲ در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شد.