محدودیت های تامین مالی از بازار سرمایه

  1. عمده مشكلات تامين مالي از طريق بازار سرمايه چيست؟

عمده ترین مشکلات این حوزه به 2 بخش قابل تقسیم است. بخش اول مربوط به کاستی های ساختاری بازار سرمایه است که به اندازه و عمق کمتر بازار سرمایه نسبت به بازار پول، تنوع ناکافی روش های تامین مالی در این بازار و همچنین ناآشنایی فعالان اقتصادی با این بازار است. به عبارت دیگر، بازار سرمایه اگرچه با رشدهای قابل توجه در سال‌های اخیر همراه بوده است اما همچنان با یک بازار کارآمد و موثر در حوزه تامین مالی فاصله دارد.

بخش دوم هم به هزینه‌های تامین مالی از این بر می‌گردد. اگرچه هزینه های ملموس تامین مالی از این بازار قابل رقابت با بازار پول است اما هزینه های غیر ملموس آن یعنی هزینه های شفافیت و نظارت باعث می‌شود برخی فعالان بازار در قیاس با منافع و هزینه های تامین مالی ، بازار پول را بر بازار سرمایه ترجیح دهند. یادآور می‌شود که این مشکل مربوط به بازار سرمایه نیست بلکه به دلیل استانداردهای پایین‌تر بازار پول، به تامین کنندگان منابع از بازار سرمایه تحمیل می‌شود.

  • چه موانعي موجب شده است تا تامين مالي از طريق بازار سرمايه در حد مطلوبي انجام نشود؟

محدودیت‌های یادشده باعث شده است که فعالان اقتصادی همواره به شبکه بانکی به عنوان اصلی ترین منبع تامین مالی نگاه کنند. البته باید دقت کرد که این نابرابری به نوعی از ساختار اقتصاد کلان کشور نشئت گرفته است. تسلط دولت بر اقتصاد و وجود بخش بزرگ دولتی در قیاس با بخش غیر دولتی و همچنین وجود درآمدهای نفتی سرشار که به شبکه بانکی راه یافته‌اند، باعث شده است سرمایه‌گذاران کمتر به بازار سرمایه و راه‌کارهای آن احساس نیاز کنند. نمونه همین ساختار در اکثر کشورهای با بخش دولتی بزرگ یا درآمدهای قابل‌توجه حاصل از منابع طبیعی، قابل مشاهده است. زیرا در اقتصادهای یادشده عملا بخش خصوصی واقعی و فعال که نیازمند تامین منابع از بازار باشد، شکل نگرفته است. بخش دولتی و عمومی هم که به منابع دیگر دسترسی دارد. بنابراین فضایی برای توسعه بازار سرمایه ایجاد شده است. 

  • براي افزايش تامين مالي از طريق بازار سرمايه به چه راهكارهايي نياز است؟

همچنان که بیان شد، در شرايط كنوني و مانند اغلب كشورهاي در حال توسعه، بانك‌هاي تجاري بر بازار مالي كشور تسلط دارند و عمده منابع مالي کوتاه‌مدت و درازمدت مورد نياز فعاليت بنگاه‌هاي‌ اقتصادي، از محل منابع بانکی تامين مي‌شود. اما بايد توجه داشت كه ماهيت كوتاه‌مدت منابع و تعهدات بانك‌ها و همچنين مقررات موجود براي نگهداري ذخاير قانوني، مانعي براي تامين منابع مالي درازمدت از طريق نظام بانكي است و از اين‌رو، بازار سرمايه باید به‌‌عنوان جايگزين مناسب، معرفي ‌شود. بازار سرمایه با توجه به ويژگي‌هاي قابل ملاحظه خود، بازار بهتري براي تجهيز منابع مالي درازمدت دولت، شركت‌ها، بانك‌ها و حتي پروژه‌هاي بزرگ و درازمدت است. هرچند بازار سرمایه برای انجام اين وظايف، نيازمند پيش‌نيازهاي از جمله وجود بورس و اتاق پاياپاي كارآمد، سازوكار تنظيمي و نظارتي مناسب و به‌روز، بسترسازي مناسب براي گزارش‌گري شركت‌ها و راهبري مناسب شركت‌ها با هدف ايجاد اعتماد به بازار است. البته باید دقت کرد که علاوه بر موارد برشمرده و هر دوي اين بازارها، نيازمند چارچوب‌هاي نهادي توسعه‌يافته در سطح کلان، شامل حقوق مالكيت، مقررات ورشكستگي، مقررات مربوط به رقابت و مقررات نظارتي مناسب هستند. بنابراين، نظام حقوقي و مقرراتي مناسب و همچنين طراحي سازوكارهاي مناسب براي كنترل و حذف فساد، اتخاذ سياست‌هاي اقتصادي كارآمد و طراحي و استقرار نهادهاي مالي قوي، از پايه‌ای‌ترين الزامات استقرار يك نظام مالي پويا و كارآمد هستند که بدون آن‌ها توسعه هر دو بازار پول و سرمایه با مشکل مواجه خواهد شد.

بررسی‌ها نشان می‌هد که در حال حاضر علاوه بر نبودن برخي الزامات كلان  اشاره شده، محدوديت‌هايي در برخي حوزه‌هاي عملياتي بازار اوراق بهادار مانند ارتباط با بازهای جهانی، تمرکز مالکیت و پایین بودن سطح سهام شناور، سطح پایین دانش مالی در کشور و نهادهای مالی توسعه نیافته وجود دارد كه آن را از یک بازار توسعه یافته و کارآمد متمایز می‌سازد و در ردیف بازار‌های درحال توسعه قرار می‌دهد. بنابراین برای افزایش سهم بازار سرمایه از تامین مالی، برآورده کردن هردو الزام، سطح کلان و عملیاتی الزامی است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *